♥♥♥عاشقانه ♥♥♥

دیدی بی من داری میری دیدی قولاتو شکستی
دیدی راست گفتم عزیزم دیدی چشمامو نخواستی
دیدی حتی یه دقیقه نمیمونی دم رفتن
دیگه خسته شدم آخه بس که قلبمو شکستن
دیدی رفتی…
دیدی میگفتم یه روز میری دیدی دوسم نداری
دیدی میگفتم من عاشقم ولی تو کم میاری
دیدی میگفتم یه روز میاد میری که برنگردی
تو که میخواستی بری چرا منو دیوونه کردی
چرا دوسم نداری…
دیدی اشکام روی گونم میریزه چیزی نگفتی
دیدی راحت اینو گفتی داری از چشام میفتی
دیدی چشم یه غریبه چجوری دل تورو برد
دیدی رفتی و یکی موند تو نبودنت کم آورد
دیدی رفتی…
دیدی دلت جای من نبود ازم گذشتی
آره حالا باورم میشه منو دوسم نداشتی
دیدی چه آسون و بی هوا یهویی دل بریدی
دیدی دلم تیکه پاره شد آخه اینم ندیدی
دیگه دوسم نداری…
دیدی میگفتم یه روز میری دیدی دوسم نداری
دیدی میگفتم من عاشقم ولی تو کم میاری
دیدی میگفتم یه روز میاد میری که برنگردی
تو که میخواستی بری چرا منو دیوونه کردی
چرا دوسم نداری…

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 2:38 بعد از ظهر توسط اذر| |


 

 به سلامتی کسی که دیگه بهش زنگ نمیزنیم ...

 

 ولی اگه بفهمییم خطش خاموشه دق میکنیم ...

 

 سلامتی اونی که تا آخر عمرت از قلبت بیرون نمیره ...

 

 ولی مجبوری از زندگیت بندازیش بیرون ...

 

 سلامتی اونایی که یه روز بدون ما نمیتونستن ...

 

 اما الان یه روز با ما نمیتونن ...

 

 سلامتی اونی که میتونه منو بخندونه وقتی که نمیخوام حتی لبخند بزنم ...

 

 و در آخر به سلامتی خدا که همه آرزوهامو جلو چشام پرپر کرد ...

 تا بهم بزرگیشو ثابت کنه ...

 

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1398برچسب:,ساعت 1:40 بعد از ظهر توسط اذر| |


سلام روزگار...

چه میکنی با نامردی مردمان..

من هم ..

اگر بگذارند ...

دارم خرده های دلم را...

چسب میزنم...

راستی این دل ...

دل می شود ؟

 

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 1:34 بعد از ظهر توسط اذر| |


 

ترکت میکنم 

 

 

،

تا هر سه راحت شویم …

 

 

 

من ، تو و رقیبم

 

من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت …

 

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 1:29 بعد از ظهر توسط اذر| |


 

 


شنیدم داره تو قلبت یه نفر جامو میگیره

 

دیگه هیشکی نمی تونه جلو اشکامو بگیره

 

نیستی و دارم میسوزم،گریه داره حال و روزم

 

نمیدونم چرا اما تو رو دوست دارم هنوزم...

 

بعد از تو توی دلم نیمه شبا هیچی جز غم نیست

 

حسرتت موند به دلم واسه غمام هیچی مرهم نیس

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 1:23 بعد از ظهر توسط اذر| |


                                                                                          

                                                  

به یادتم حتی اگر قرار باشد...

 

شبی  بی چراغ در حسرت یافتنت!!

 

تمام زندگی را قدم بزنم....

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 1:9 بعد از ظهر توسط اذر| |


بغض داری؟      اروم نیستی؟   دلت براش تنگ شده؟


 


حالا یاد لحظه ای بیفت که اون همه ی


 

 بیقراری های تو رو دید...اما چشاشو بست و رفت..!


 

 

 

حرف دلتو بزنی  ...! دلشو میزنی.....!!!

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 1:0 بعد از ظهر توسط اذر| |


 

دلتنگی یعنی اینکه:بشینی به خاطراتت باهاش فکرکنی ...

 

 

 

اونوقت یک لبخندبیاد رولبت ولی چندلحظه بعد

 

 

شوری اشکهای لعنتی شیرینی اون خاطره هاروازیادت ببرند...

 

 

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 12:40 قبل از ظهر توسط اذر| |


وقتی اومد نفهمیدم!!!

 

 

وقتی که بود نفهمیدم !!! 

 

 

 همش می گفت حواست باشه خیلی زود دیرمیشه !!!

 

 

 وقتی رفت تازه معنی این جمله روفهمیدم:


   ناگهان چه زود دیرمیشود...!

نوشته شده در دو شنبه 1 دی 1393برچسب:,ساعت 12:37 قبل از ظهر توسط اذر| |